استادی داریم که بخش بزرگی از زندگی شاگردانش را اشغال کرده، با تمرینهای بیهوده و تکالیفی تنها برای آزاد دانشجویان. انگار فراموش کرده یه دانشجویان نیز بخشی به نام «زندگی» دارند. فراموش کرده دانشجویان تمام زندگیشان تمارین او نیست.
خود روی میز لم داده و پروژههای کاریاش را به دانشجویانش میدهد. میل به آزار دارد، نمیفهمد گرفتن بخش بزرگی از زندگی صدها دانشجو چه کار شیطانصفتانهای است.
شاید مریض است نمیدانم! تنها چیزی که میدانم این است که تمارینش هیچ بار علمیای ندارند. تنها و تنها برای گذاشتم باری بر روی دوش دانشجوست. تنها برای آزار تنها برای برده کردن.