از کانال تلگرامی در غیاب آبی ها https://t.me/missravi
دو زن میانسال که یکیشان هدبند ضخیمی زیر مقنعهاش پوشیده بود و یکی روسری قهوهای حاشیهدارش را جور خاصی بسته بود، برای دستفروش که کتابهای رنگآمیزیاش را تبلیغ میکرد، دست تکان دادند. هدبند کتابها را نگاه کرد. آن که عکس فروزن داشت با شنل آبی بلند و دورش را بلورهای برف گرفته بود، انتخاب کرد. توی بسته دو جعبه مدادرنگی شش تایی هم بود. زنها راضی از خرید بین خودشان حرف میزدند. جاهایی از تصویر را نشان هم میدادند و پچپچکنان میخندیدند. زنی که روبهرویشان نشسته بود، زل زده بود بهشان. آخر طاقت نیاورد و گفت: برای بچهی کدومتون خریدین که اینجور ذوق کردین؟ هدبند گفت برای خودمان خریدیم. حاشیهدار هم گفت برای تمرکز خوب است. و باز هر دو با نگاه پر اشتیاقی زل زدند به فروزن که از روی جلد کتاب بهشان لبخند زده بود.