پرستو‌ها می‌روند در پرو بمیرند

یک پرستو که راهی پرو شده

پرستو‌ها می‌روند در پرو بمیرند

یک پرستو که راهی پرو شده

میانترم‌ها

از تکلیف و تمرین به میانترم‌ها و از میانترم‌ها به تمارین و پروژه‌های بعدی و از پروژ‌ها به پایانترم‌هاو بعد از پایانترم‌ها نیز باز ادامه پروژه‌ها.

انگار که یک دست بزرگی به اسم استاد هست که قدصش آموزش دانشی به تو نیست. قصدش خفه کردن توست و چلاندن نای گردنت طوری که نتوانی نفس بکشی. 

هر چه در دانشگاه یاد گرفتم با توصل به اینترنت و منابع انگلیسی بود وگرنه اساتید جز خودشان لم دادن و اٌرد دادن به دانشجو برای زدن پروژه‌های کاری خودشان کار دیگری نکردند، جز چند استاد، چز تنها چند استاد.

استاد تکلیف دهنده

استادی داریم که بخش بزرگی از زندگی شاگردانش را اشغال کرده، با تمرین‌های بی‌هوده و تکالیفی تنها برای آزاد دانش‌جویان. انگار فراموش کرده یه دانش‌جویان نیز بخشی به نام «زندگی» دارند. فراموش کرده دانش‌جویان تمام زندگی‌شان تمارین او نیست.

خود روی میز لم داده و پروژه‌های کاری‌اش را به دانش‌جویانش می‌دهد. میل به آزار دارد، نمی‌فهمد گرفتن بخش بزرگی از زندگی صدها دانش‌جو چه کار شیطان‌صفتانه‌ای است.

شاید مریض است نمی‌دانم! تنها چیزی که می‌دانم این است که تمارینش هیچ بار علمی‌ای ندارند. تنها و تنها برای گذاشتم باری بر روی دوش دانش‌جوست. تنها برای آزار تنها برای برده کردن.

دانشگاه‌ها در کانادا - بخش دوم

چون بلاگ اسکای نذاشت مطلب طولانی منتشر کنم مجبور شدم دو بخشش کنم.


3  نداشتن دیوار بین محیط دانشگاه و جامعه چه محاسنی دارد؟ 


 اگر به عنوان یک عضو غیر دانشجو، علاقمند باشید در برنامه های دانشگاه که برای دانشجویان برگزار می شود، (آن هایی که نیاز به پیش ثبت نام در سیستم و در نتیجه دانشجو بودن ندارد) شرکت کنید، می توانید بدون عبور از هیچ گیتی که از شما کارت دانشجویی بخواهد، وارد دانشگاه شوید. 


از آنجایی که در کانادا دانشگاه دولتی وجود ندارد و همه باید شهریه پرداخت کنند، این مهم است که پدر و مادرها یا دانش آموزان یا دانشجویان وارد دانشگاه شوند، محیط و امکاناتش را ارزیابی کنند و سپس تصمیم بگیرند در کدام دانشگاه ثبت نام کنند. برای چنین مواردی، نداشتن دیوار ارتباط را تسهیل می کند. 


هر دانشگاهی زیبایی های خود را دارد و این نداشتن دیوار، به مردم اجازه میدهد در محیط رفت و آمد کنند و با دانشگاه به چشم یک مکان دیدنی برخورد کنند. مثلا در دانشگاه غالبا توریست هایی را می بینیم که ضمن بازدید از شهر آمده اند تا از دانشگاه ها نیز بازدید کنند و با مکان های شاخص آن عکس یادگاری بیندازند. 


و نکته ی آخر اینکه گاهی موانع مثلا همین دیوار بین دانشگاه و محیط پیرامون، مشکلی ایجاد نمی کنند، اما حس وجود مانع است که آزار دهنده است. پس حس اینکه مانعی برای وارد شدن به دانشگاه وجود ندارد، شاید برای برخی جذاب باشد. 


 4  آیا عدم جدایی دانشگاه از محیط پیرامونش، ضرری هم دارد؟ 


بله. مثلا دانشگاه ما در مرکز شهر قرار دارد و کلی اتفاق ناخوشایند برای دانشجوها رخ می دهد. به طور معمول ما روزانه یا هر دو روز یکبار یک ایمیل از سوی محافظت فیزیکی دانشگاه دریافت می کنیم با این عنوان که "جامعه ی آگاه بهتر از جامعه ی نا آگاه است" و سپس توضیح می دهد که امروز سه اتفاق افتاده. فلان جا، فلان ساعت یک نفر با فلان شمایل یک دانشجو را تهدید کرده، آزار داده یا وسایلش را دزیده است. یا مثلا فلان جا، فلان ساعت به یک دانشجو تعرض شده است. و از آن جا که اینجا آخر شب ها و اول صبح ها افراد مست هم در خیابان تردد می کنند، اتفاقات بدتری مانند حمله با سلاح سرد هم اتفاق می افتد. مثلا دو سال پیش یکی از کارمندان دانشگاه در محیط دانشگاه به قتل رسید و یا حدود یک ماه پیش بود که یک دانشجو با ضربات چاقوی یک ولگرد خیابانی راهی بیمارستان شد. 


همه ی این موارد در حالی رخ داده که چند سالی است دانشگاه سرویسی را ارایه می دهد با نام "پیاده روی ایمن". شما اگر در محیط دانشگاه بخواهید جا به جا بشوید و بترسید، می توانید با پلیس دانشگاه تماس بگیرید. آن ها می آیند و شما را در مسیرتان در دانشگاه، مثلا از یک ساختمان به ساختمان دیگر، همراهی می کنند تا ترس نداشته باشید. عکس ضمیمه هم مربوط به همین اقدام است.

دانشگاه‌ها در کانادا - بخش اول

این نوشته جالب رو در کانال ساعت به وثت تورنتو دیدم. https://t.me/CA_Time


"دانشگاه های خارجی اطرافشان دیوار وجود ندارد، همه می توانند داخل دانشگاه رفت و آمد کنند و این، یعنی ارتباط جامعه و دانشگاه"


این صحبت چند جنبه دارد که در این پیام می خواهیم آن را برایتان باز کنیم. 


1️⃣ آیا محیط دانشگاه از محیط پیرامون با دیوار یا فنس جدا شده است؟ خیر جدا نشده است. و این عبارت که رفت و آمد به داخل محیط دانشگاه برای همه آزاد است، حرف درستی است. 


2️⃣ آیا می شود یک نفر از جامعه که مشکل علمی دارد وارد دانشگاه شود و راه حل مشکلش را به راحتی پیدا کند؟ 


این تصور واقع گرایانه نیست. اول اینکه یک نفر سوال هم که داشته باشد باید از قبل برای خودش مشخص کند چه کسی در دانشگاه می تواند پاسخ او را بدهد. سپس نیاز است به استاد مربوطه یا دانشجوی تحصیلات تکمیلی مربوطه ایمیل زده و در صورت علاقمندی آن ها و جذاب بودن موضوع، با آن ها قرار بگذارد و سپس در زمان مشخص شده به اتاق آن ها مراجعه کندکه این روال در ایران هم وجود دارد و اگر کسی بخواهد استادی را از یک دانشگاه دیگر ببیند همین روند را طی می کند. اگر شما فکر می کنید در ایران اگر به کسی ایمیل بزنید به شما پاسخ نمی دهند، متاسفانه باید بگویم اینجا اگر اوضاع شدیدتر از ایران نباشد بهتر هم نیست.


اساتید واقعا سرگرم پروژه ها و دانشجوهای خودشان هستند. به سوالات ساده علمی که خیلی بعید میدانم، حتی به ایمیل هایی که پروژه ای پیشنهاد می دهند هم،بر حسب مشاهدات شخصی ام، بدون ضمیمه کردن یک پرونده ی بسیار قوی که نشان بدهد برای انجام پروژه پیشنهادی چگونه پول جور خواهد شد، چقدر پروژه جدید است و انواع و اقسام بحث های فنی بعید است علاقه نشان بدهند. 


دوم اینکه، غالبا وارد شدن به بخش اساتید دانشگاه و نیز بخش های به خصوصی از دانشگاه نیاز به کارت های دانشجویی دارای مجوز دسترسی و ورود به آن بخش ها است.