وقتی در 11 سپتامبر، پرواز شمارهی 93 شرکت هواپیمایی "یونایتد ایرلاینز" و سه هواپیمای دیگر در آسمان ربوده شد، نکتهی جالب توجه این بود که جان کلام مکالمات تلفنی مسافرانی که میدانستند اندکی بعد خواهند مُرد با نزدیکتریک خویشاوندانشان این بود : "دوستت دارم".
مارتین امیس، بر این نکتهی پائولینیوار تاکید داشت که آنچه در نهایت اهمیت دارد عشق است : عشق، نامی انتزاعی و چیز مبهمی است. و با این حال عشق، یگانه بخشی از وجود ماست که با وارونه شدن جهان و سیاه شدن پرده، سفت و محکم سر جای خود باقی است". آیا این اعتراف نومیدانه به عشق، در عین حال نوعی ظاهرسازی نیست، از همان نوع دغلبازی که وقتی کسی به ناگاه با خطر روبهرو و یا به مرگ نزدیک میشود ناگهان رو به خدا میکند و دست به دعا برمیدارد. حرکتی فرصتطلبانه و ریاکارانه که زادهی ترس و نه اعتقاد راستین است؟
اسلاوی ژیژک/خشونت
دلم میخواد..... ولی نمی تونم.