پرستو‌ها می‌روند در پرو بمیرند

یک پرستو که راهی پرو شده

پرستو‌ها می‌روند در پرو بمیرند

یک پرستو که راهی پرو شده

برچسب کلمات

گرفتم و تمامی پست‌هایم را برچسب زدم، برچسب زدنم به این معنا بود که هر کلمه‌ای در پست که می‌دیدم و به دلم می‌نشست و یا می‌شود گفت چشمانم را می‌گرفت برچسب می‌زدم. خواستم ببینم چه کلماتی بیشترین برچسب را می‌خوند، راستش آن گوسه سمت راست وبلاگ برایم جالب است.

فعلاً که: «صدا» در جایگاه اول است و بعد از آن: ترس و پنجره.

کلمات جالبی هستند.

سکوت

تو این سکوت که سرتا سر اتاق رو گرفته باید نوشت. آره باید نوشت و نوشت تا صدای دکمه‌های کیبرد سکوت رو از اتاق دور کنه

بچه

یه صدای اون بیرون سوسو می‌کشه و منو می‌ترسونه.

انگار بچه‌ایم که نیازمند یک جهش کوچک برای برپا کردن تخیل ترس‌ناکشه.

پنجره

انگار چیزی آن بیرون صدایم می‌زند. می‌گوید: «پرستو، بیا، پشت این پنجره‌ها صبح دل‌انگیزیست». اما من همین طور در این اتاق خالی نشسته‌ام، منفعل، منفعل مثل یک درخت.