امروز فهمیدم رویدادی که ماهها جزئی از مهمترین رویدادهای عالم میشناختمش و روزها برای بهتر شدنش تلاش میکردم، نزد اون یه چیز معمولی بود؛ یه چیز معمولی مثل بستی تابستونی.