چرا وقتی میفهمیم خیلی مهم نیستیم بهطور غریزی ناراحت میشیم؟ بهتر نیست به عنوان یه نقطهی عطف تو بصیرت درونی بهش نگاه کنیم؟ ما خودمون باورهامونو شکل میدیم پس باید جدایی رو هم باور کنیم، به خصوص توی زیبایی و عشق...باید آماده باشیم چون که جدایی، انتظار هر چیزی که زیباست رو میکشه...توی همچین شرایطی، چرا به این مصیبتها به عنوان یه مصیبت سازنده نگاه نکنیم؟ این بهمون کمک نمیکنه رازهامونو بفهمیم؟
درخت گلابی وحشی