چرا وقتی میفهمیم خیلی مهم نیستیم بهطور غریزی ناراحت میشیم؟ بهتر نیست به عنوان یه نقطهی عطف تو بصیرت درونی بهش نگاه کنیم؟ ما خودمون باورهامونو شکل میدیم پس باید جدایی رو هم باور کنیم، به خصوص توی زیبایی و عشق...باید آماده باشیم چون که جدایی، انتظار هر چیزی که زیباست رو میکشه...توی همچین شرایطی، چرا به این مصیبتها به عنوان یه مصیبت سازنده نگاه نکنیم؟ این بهمون کمک نمیکنه رازهامونو بفهمیم؟
درخت گلابی وحشی
از کانال آقای دلفین https://t.me/MrDolphin:
لطفاً «بادکنک قرمز» را همین امروز ببینید!
«بادکنک قرمز» (Le ballon rouge) فیلم کوتاهی ساختهی آلبر لاموریس است. لاموریس، کارگردان و فیلمنامهنویس فرانسوی، در ۱۳ ژانویهی ۱۹۲۲ در پاریس متولد شد. احتمالاً نام او را پیشتر شنیده باشید؛ لاموریس سازندهی مستند «باد صبا» دربارهی مردم و طبیعت ایران است. او، در این مستند، ایران را از آسمان و با فیلمبرداری از هلیکوپتر نشان میدهد. لاموریس، در ۴۸سالگی، بر اثر سانحهای که برای هلیکوپترش اتفاق افتاد، در حالی که بر فراز سد کرج مشغول ساخت بخش دوم مستند «باد صبا» بود، درگذشت.
ایدهی مرکزی «بادکنک قرمز» رابطهی یک پسربچه با یک بادکنک قرمز است. عدم انحراف لاموریس از ایدهی مرکزی داستان، قوامی را که از یک فیلم کوتاه انتظار میرود، به آن میبخشد. چهارچوب زمانی داستان محدود است، رابطهی پسر و بادکنک در دو روز به تصویر کشیده میشود. کوتاهی فیلم و محدودیت چهارچوب زمانی با هم در تناسباند. لاموریس با «بادکنک قرمز» در سال ۱۹۵۶ اسکار بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی را برد، جالب آنکه این جایزه در حالی به دست آمد که این فیلم کوتاه کمترین دیالوگ ممکن را دارد! فیلمنامهی «بادکنک قرمز» با دیالوگ پیش نمیرود و تصاویر روایتگر داستاناند. در این میان، موسیقی نیز نقش خود را ایفا میکند. این فیلم میتواند نمونهی موفقی از قصهگویی با تصاویر باشد. به این ترتیب، در «بادکنک قرمز» واژهها بیدلیل در دیالوگها حرام نمیشوند. مثلاً در قسمتی از فیلم، کمی بعد از آشنایی اولیهی پسربچه و بادکنک، شاهد هستیم که بادکنک از دستان پسربچه میگریزد. تلاش پسربچه در گرفتن بند بادکنک نافرجام است، تا آنجا که پسربچه کوتاه میآید و این گریز را از بادکنک میپذیرد. به این ترتیب، رابطهی پسربچه و بادکنک شکل جدیدی به خود میگیرد. هرچند بادکنک با زبردستی خود را از دست پسربچه میرهاند، با این حال او را همراهی میکند. به نظر من، این تصاویر دوستی را معنا میکنند. دو دوست با هماند و این با هم بودن به آن معنا نیست که یکی از آنها مالک دیگری است. چه بسا فیلمسازی مبتدی برای نشان دادن این مفاهیم به دیالوگ پناه ببرد.
شاید بهتر باشد اینجا از این بیشتر ننویسم، فقط از شما بخواهم که سی دقیقه وقت بگذارید و این فیلم کوتاه را ببینید. در جستوجوی معنای تصاویر «بادکنک قرمز» باشید و بعد، به زندگیتان فرصت بدهید تا از این معانی اثر بپذیرد. اینها البته صرفاً پیشنهاد است، نه بیشتر، ما دلفینها خودمان را به کسی تحمیل نمیکنیم.