پرستو‌ها می‌روند در پرو بمیرند

یک پرستو که راهی پرو شده

پرستو‌ها می‌روند در پرو بمیرند

یک پرستو که راهی پرو شده

EX

چند ماهی مقداری پول کنار گذاشتم تا روی هم رفته سی‌صد هزار تومن بشود. سی‌صد هزار تومن را با عکسی از او به نقاشی دادم و بعد از چند رو نقاشی را تحویل گرفتم. تولدش که شد، نقاشی را به عنوان هدیه تولدش برایش فرستادم.

با تاخیر جوابم را داد، تشکری ساده کرد. مکالمهٔ مان از چند خط حرف بیشتر نشد. گفت که همدم جدیدش چه کادوای داده و بعد خداحافظی کرد.


اگر کسی یک سال قبل را می‌دید باورش نمی‌شد به این زودی در قلبش یخ بزنم و محو بشوم. آن‌ قدر محو که مکاملهٔ روز تولدش هم از چند خط بیشتر نشود.


احساس

گاهی وقت‌ها حس نمی‌کنم که عاشقمه و این از درون منو می‌سوزونه، انگار که اسید معدم تبدیل به آتیشی شده که گرماش به ته قلبم می‌خوره. یه سوزشی ته قلبم حس می‌کنم اما نمی‌دونم که چیه.